زخــــم...
همه ی زخم‌ها یک روز خوب می‌‌شوند. بعضیها زود تر،بی‌ درد تر،بی‌ هیچ ردّی از بین می‌‌روند.
یک روز صبح که لباس می‌‌پوشی متوجه می‌‌شوی اثری از آن نیست. متوجه می‌‌شوی خیلی‌ وقت است به آن فکر نکرده ای.یکروز دیگر آنجا نیست.
بعضی‌ زخمها عمیق ترند. ملتهبند. درد دارند. با هر لمسِ بی‌ هوا،سوزشی از زبری روی زخم شروع می‌‌شود، ریشه می‌‌زند به اعصاب دستانت،به اعصابِ زانوانت، به شقیقه ها، به ماهیچه‌های قلبت،به چشمانت، به کیسه‌های اشکی گوشه ی چشمانت. شب ها، به پهلوی راست می‌‌خوابی‌ و مواظبی زخمت سر باز نکند. روز‌ها روی آن را خوب می‌‌پوشانی. دلت نمی‌خواهد کسی‌ زخمت را ببیند.دلت نمی‌خواهد کسی‌ چیزی بپرسد. می‌‌دانی آنجاست، ولی‌ با همه درد و سوزشش دلت می‌خواهد فراموشش کنی‌.

یک روز صبح که لباس می‌‌پوشی متوجه می‌‌شوی از زخمهایت تنها خطهای کج و معوج صورتی رنگی‌ مانده و از درد‌هایت یک یادآوری محو از حسی که مدت‌ها گریبان گیرت بود و حالا دیگر نیست. دیگر نیازی به پنهان کردن هیچ چیزی نداری. از خانه بیرون می‌زنی‌. نفسی تازه میکنی‌.

دیگر از خودت و زخم‌هایت نمی‌‌ترسی‌. از آدم‌هایی‌ که زخمی ات می‌‌کنند نمی‌‌ترسی‌. می‌دانی که همه ی زخم‌ها دیر یا زود خوب می‌‌شوند...
حتی آنهایی که از عزیزترینهایت خورده ای...

#فریبا_کوثری

[ امتیاز :

] [ نتیجه : 3 ]

[ سه شنبه 16 بهمن 1397 ] [ 14:11 ] [ ~fati~ ] [ بازدید : 340 ] [ ]
آخرین مطالب
ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]