چند سال دیگر دلت میلرزد
برای منی که دیگر تو را در گوشه ترین جای قلبم
هر شب میبوسم تا کنار بگذارمت
دلت تنگ میشود
برای منی که حرفهایت را از لبهایت نه از چشمهایت می خواندم
دلت تنگ میشود
برای لعنتی ترین دختری که
دیوانه وار قلمش را به رقص موهای تو وا میداشت
به خداوندی خدا سوگند
دلت برای همه ی دیوانه بازی هایم تنگ میشود
برای صدایم
برای آغوشم
برای نگاهم
حتی برای گریه هایم
قسم
قسم به همه ی سیب هایی که در خیالم برایم چیدی
دلت تنگ میشود
آن روز رو به روی آیینه بایست
و ایستاده برای غرورت کف بزن
[ امتیاز :
] [ نتیجه : 3 ]آسمان هم که باشی
بغلت خواهم کرد
فکر گستردگی واژه نباش
همه ی در گوشه تنهایی من جا دارند
پر از عاشقانهای تو
دیگر از خدا چه بخواهم…؟!
[ امتیاز :
] [ نتیجه : 3 ]
------------------------------------------------------------------------------------------------------
[ امتیاز :
] [ نتیجه : 3 ]جغرافیای کوچک من
همین چشم های مشکی توست
که هیچ چیز جایش را نمی گیرد . . .
چشمان مرا به چشمهایش گره زد
بر زندگیم رنگ غم و خاطره زد
او رفت ولی نه طبق قانون وداع
یکبار فقط به شیشه ی پنجره زد . . .
دل من را تو بردی با نگاهت
اسیرم کرده ای با روی ماهت
تو را با بی گناهی می شناسند
ولیکن هست زیبایی گناهت !
[ امتیاز :
] [ نتیجه : 3 ]عشق
همین خنده های ساده توست
وقتی بـا تمـام غصه هایت میخنـدی
تـا من از تمـام غصه هایـم رهــا شوم . . .
دلم در حلقه غم ها نشسته
زبانم بسته سازم شکسته
وجودم پر از شعر عاشقانست
تو را خواهم این حرفا بهانست !
چرا می گویند “ها” نشانه جمع است ؟!
اما وقتی با “تن” جمع ببندی
“تنها”خودت می مانی و خودت!
هیچوقت
آﺭﺯﻭﯼ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﻧﮑﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ
ﺑﯽ ﺧﻮﺩﺕ !
[ امتیاز :
] [ نتیجه : 3 ]چقـدر دوست دارم
دستهای مردانـه ات را
ڪـه دستهای ڪوچڪم را
درآن جامیـدهی
و نوازش میڪنی
تا بفهمم تو ڪنارم هستی
ومــن تڪیـه گاهی مطمئــن دارم …
[ امتیاز :
] [ نتیجه : 3 ]